incorporating mill

ɪnkɔɹpəɹe͡itɪŋ mɪl


فارسی

1 عمومی:: كارخانه‌ای‌كه‌اجزای‌ باروت‌ دران‌امیخته‌میشوند، كارخا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code